دلتنگی
نویان جونم اگه بدونی چقدر دلم گرفته
مامان جون میخواد برگرده شمال و بازم من و شما بابا محسن تنها میشیم وای که چقدر این غربت سخته
از همین الان دارم دعا میکنم خاله ماری مرخصیش ردیف بشه هفته دیگه بیاد پیشمون
البته بابا محسن همه تلاشش میکنه که به من و شما سخت نگذره ولی خوب تا عادت کنیم طول میکشه هم به شهر جدید ، مامانی مهسا به محل کار جدید و شما به مهدکودک
امیدوارم زودتر همه چیز درست بشه
امروزم اولین روزی که شما تا اخروقت مهدکودک میمونی تا من بیام دنبالت دیگه باید عادت کنی عشقم
من ببخش پسر نازم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی