دریاچه
سلام سلام
اول بگم پسرم دیروز تا ساعت5 تو مهدکودک بود ولی اصلا گریه نکرد وقتیم من ودید خیلی خوب برخورد کرد الهی فدای پسر با ادب وصبورم بشم .ما باهم اومدیم خونه بردمش حموم به قول خودش شالاپ شولوپ کردیم بعدش انقدر خسته بود ساعت 8 ملافش که بدون اون نمیخوابه انداخت رو سرش گفت مامان شیر لالادیگه تا صبحم بیدار نشد
اما روز تعطیل مامان ساعت 8 بیدار شدی منم بیدار شدم تا یه روز خوب و کنار هم داشته باشیم.با هم رفتیم سوپر خرید کردیم صبحاته خوردیم بعدشم با هم بازی کردیم بعدم عمو میثم و زنعمو اومدم دنبالم بریم لباس عروس بگیرن اخه 13 تیر عروسیشون ساعت نزدیک 2 بود اومدیم شما هم همچنان بازی میکردی.بعدشم مامانجون با عمو میثم اینارفت ماهم خیلی دلمون گرفت بابا محسنم مارو برد دریاچه چیتگر خیلی باد سردی میزد.تو راه برگشت شما خوابیدی الانم تو خواب نازی عشق من
خیلی دوست دارم بهترین پسر دنیا