نویاننویان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه سن داره

نویان جون

بدون عنوان

1393/3/1 18:29
نویسنده : مهسا
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااااام عشق یه دونه من

خیلی وقت نیومدم البته خیلی اتفاقا افتاد منم اصلا فرصت نت اومدن نداشتم

اول اینکه یه چند روزی مهمون داشتیم و مامان جون و ماری جون اومده بودن البته مامان جون بعدش رفت کرج چون همه منتظر دنیا اومدن آرسام کوچولو که میشه پسر دایی بنده بودن خدا بعد  15 سال آرسام کوچولو بهشون داد و مامان جون برای اولین بار عمه شد و منم دختر عمه شمام شدی دختر عمه زاخندونکمتاسفانه گوشیم به لپ تاب وصل نمیشه عکساش تو گوشیم ولی شما خیلی نی نی کوچولو دوست داشتی همش بالا سرش مینشستی نگاش میکردی لالایی براش میخوندی همش منتظر بودی سریع بزرگ بشه هی میگفتی چرا بزرگ نمیشه زیباقربون پسرم برم که خودش خیلی بزرگ میدونهمحبت

یه بد آموزی که آرسام کوچولو واسه شما داشت این بود که دوباره هوس شیر کرده بودی خندونکهمش میومدی سراغم میگفتی مامانی به من شیر بده منم مجبور بودم مثل آرسام بغلت کنم بهت شیر بدم خجالت

خلاصه این از داستان آرسام کوچولو

روز پدرم به همسر عزیزم که بهترین همسر و پدر دنیاست تبریک میگم البته با تاخیر

محسن عزیزم عاشقانه دوست داریم تو بهترینی

و 29 اردیبهشت سالگرد ازدواجمون بود

خدارو شکر میکنم که کنار بهترین مرد دنیام و پسر خوشگلمون بهترین نعمتی که خدا بهمون داد

یه مسافرت مشهدم رفتیم که تو یه پست دیگه عکساش واست میزارم

فعلا ساری هستیم خونه قبلیمون فروختیم و شکر خدا یه خونه دیگه گرفتیم فعلا درگیر کاراشیم فکر کنم حالا حالاها موندگاریم

کلاسای رویش طلایی کوچولوها 4 جلسش رفتم ولی 2 جلسه دیگش باید با گروه دیگه برم شمام که عاشق بازی ها و فلش کارتاشی و واقعا تغییرات حس میکنم امیدوارم همونطور که میگن در آینده تاثیر داشته باشه

از وقتی اومدی شمال دایی مهدی امتحانات دانشگاش شروع شده شمام انقدر جو دانشگاه گرفتی که دیگه یه روز میخواستی تنهایی بری دانشگاه مجبور شدم یه مرکز علمی کاربردی نزدیک خونه مامان اینا ببرمت که تعطیل بود شمام خیلی جدی میگفتی استادام نیستن فردا میام وقتی میخواستیم از روی جوب جلوش رد بشیم بغلت کردم بهم میگی بغلم نکن من دیگه بزرگ شدم همدانشگاهیام میبینن زشتخندونک

عاشق بستنی هستی و فکر کنم ولت کنن روزی 10 تا بستنی بخوری فعلا رکوردت 5 تاست

همچنان به کشتی گرفتن ادامه میدی و همه رو فیتیله پیچ میکنی من نمیدونم از وقتی پایتخت دیدی چقدر به کشتی علاقه مند شدی همش میگی من نقی معمولیم خنده

انقدر دنبال خونه بودیم شمام دنبال ما یه پا مشاور املاکی شده انقدر بامزه حرفاشون تکرار میکنی آدم میخواد بخورتت خوشمزه من زبان

دوست دارم خوشتیپ مامانی

 

پسندها (7)

نظرات (3)

خاله صبا
1 خرداد 93 19:15
چ اسم قشنگی داره نی نی تون تا حالا نشنیده بودم ! خدا براتون نگه داره به من و جرقه سر بزنید ، خوشحال میشیم
مهسا
پاسخ
مرسی عزیزم حتما عزیزم
مامان محمدصدرا
2 خرداد 93 9:18
خدایااااااااااااا پسر خوشگل به این شیرین زبونی کی دیده. الهههههی استادام نیستن فردا میام من دگه بزرگ شدم زشته هم دانشگاهیم می بینن یعنی پسرم تو باهوشی و خوشگلی و شیرین زبونی آخرشی قدم نورسیده رو بهتن تبریک می گم
مهسا
پاسخ
ممنونم دوست خوبم نظر لطفت خوبی از خودت اصلا این پسر تو جواب دادن کم نمیاره محمد صدرای خوشگلم ببوس
مامان شادی
10 خرداد 93 19:24
اخه این همه زبوووونوووو تو از کجا میاری اخه جیگر قربون این دانشگاهی کوچولوووو برم من یکی از عکسها حذف شده انگار
مهسا
پاسخ
نمیدونم چرا عکس حذف شد شادی جونم دیگه اصلا حریف زبونش نمیشیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نویان جون می باشد