نویاننویان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

نویان جون

پسرک سه سال ونیمه ما

1393/7/16 17:58
نویسنده : مهسا
1,545 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر قشنگم

عزیزم امروز روز جهانی کودک وروز قشنگ شماست

فسقلی خونه ما روزت مبارک

یه وقتایی صدات میکنم فسقلی و شمام میگی بله خندونک

پسر قشنگم امیدوارم مرد بشی و آدم موفقی تو زندگیت و من بیام اینجا روز مرد بهت تبریک بگم عزیزترینمبوس

و اما شما 21 شهریور سه سال ونیمه شدی و ما هم یه جشن کوچیک واست گرفتیم خونه باباسهراب ببخشید عزیزم تقریبا یک ماه گذشته ولی دیگه شرمندهخجالت

خیلی زود 6 ماه از سه سالگی گذشت و فسقلی خونه ما داره به 4 سالگی نزدیک میشه ولی همچنان به پتو میگه تپو و بدون تپوهاش خوابش نمیبره و حتما هر 2 تا باید باشه اگه یکی پیدا نکنه تو خواب یه جیغ ودادی به پا میشه که فکر کنم همسایه ها هم بیدار بشن بچم معتاد به تپوهاشعینک

خیلی وقت کامل صحبت میکنی ولی چند تا کلمه هست که اشتباه میگی یکی همون تپو به یواشکی میگی لواشکی خندونکبه تکونم میگی کتون خندهو بعضی جاها چ و ش تلفظ میکنیبغل

من عاشق حرف زدناتم مخصوصا با هیجان یه چیزی واسم تعریف میکنی و دستاتم با لبات حرکت میدی میخوام بخورمت

خلاصه اینکه یه دونه ای و بسیار نکته سنج و ریزبین همه چیز یادت باورت نمیشه همیشه محسن میگه اگه یه اشتباهی بکنیم نویانی هیچ وقت یادش نمیرهزبان

تو این عکس داشتی فیلم 3 بعدی نگاه میکردی حاضرم نبودی عینک در بیاری

با هم بریم ادامه مطلب

ایندفعه به باباسهراب سفارش کلاه ایمنی دادی واسه دوچرخت باباسهرابم مثل همیشه واست خرید

مرسی بابایی مهربونم دوست داریم

یه روزم به دعوت سولماز عزیزم مامان سه قلوهای خوشگل رفتیم خونشون که اونجا مرجان عزیز وهلن عزیزم بودن و واقعا بهمون خوش گذشت و سولماز مهربون سنگ تموم گذاشت و من احساس میکردم یه عمر همشون میشناسم واقعا ممنونم

البته از این همه بچه یه جا عکس گرفتن واقعا سخت ولی یه عکس واسه یادگاری واست میزارم

نویانی علاقه زیادی به درس خوندن و نوشتن داره و کلا همیشه با مداد و دفتر رابطش خوب یه سررسید بهش دادم هر چند وقت یه بار میره برمیداره میشینه درس میخونه و مشق مینویسه یه شب بهم گفت مامانی واسم شایی (چایی) بیار دارم درس میخونم خسته نشمزیبا

اینم پسر درس خون با شاییش

عید قربانم مثل همیشه رفتیم ساری با این تفاوت که این دفعه روز راه افتادیم و از پل سفید از جاده فریم سنگده اومدیم که خیلی جاده خلوت و با صفایی بود و خیلی بهمون خوشگذشت سه تایی

تمام حالتهای عکسا پیشنهاد آقا نویان ومامانی هم به اجبار باید باشهزیبا

قربونت برم پسر کوچولوی من

نویانی عاشق چوب هر جا چوب ببین باید جمع کنه اینجام دیگه چوب بزرگ خوشحالی پسرک ما

پدرو پسر در حال کشف ولیک
(ولیک یه میوه جنگلی که خیلی خوشمزستخوشمزه)

نویان در حال شناساییخندونک

ووووو پسر ما هم دیگه عکاس شد و اولین عکس با دقتش گرفت

انقدم با نمک میگفت لخبند (لبخند)بزنین میخواستیم دیگه ایندفعه واقعا بخوریمش

و 15 مهر تولد باباسهراب بود چون ما میخواستیم زودتر برگردیم شب قبل از عید قربان واسش یه جشن کوچولو گرفتیم که حسابی خوش گذشت و البته نویانی یه عالمه عکس انداخت که متاسفانه نمیتونم بزارم ولی عکساش عاااالی بود

نویانی یه کلاه واسه خودش گذاشت یه دونه هم واسه باباسهرابش

بابای مهربونم تولدت مبارک ایشالله 120 ساله بشیمحبتبوس

و عید قربانم مثل هر سال ظهر خونه اونکیکی باباجون بودیم و غروبشم خونه باباسهراب

از صبح تو حیاط باباجون حسابی بازی کردی و خیلی بهت خوش گذشت و عزیز پروانه هم برات چکمه هایی که دوست داشتی خرید و اصلا از پات در نمی آوردی

چکمه هارو پوشیدی و رفتی تو حیاط مشغول شستن ماشین بابامحسن شدی

این پیشی هم که همیشه تو حیاط باباجون هست و دیگه باهاش دوستی نشسته بود تو سایه ماشین شستن شمارو نگاه میکرد تا خواستم ازش عکس بگیرم بلند شد

نویانی انقدر عاشق چکمه هاش شد که نزاشت اونجا بمونه با خودش آوردخندونک

اینم دو تا عکس عشقولانه من وبابامحسن به یاد قدیما بوس

پسر زیبای ما ثمره عشق بی نظیر ما عاشقانه دوست داریم

وقتی بزرگ شدی حتما قصه عشقمون برات تعریف میکنم تا بدونی عشق چقدر مقدس و زیباست و چه سختی هایی دارهبوس

 

 

پسندها (5)

نظرات (7)

مریم مامان آیدین
16 مهر 93 18:35
سلاااااااااااام مهسا جونم سه سال و نیمگیت مبارک باشه نویان خوشگلم تولد بابا سهراب مهربون هم مبارک باشه....الهی هردو 120 ساله بشین ای جونم تپو دوست کوچولو...پسرک درس خون چایی خور چه عکسای قشنگی انداختین دوستم....دلم ضعف رفت برای اون عکسی که نویانی ازتون انداخت....وای یعنی آیدین من هم 6 ماه دیگه میتونه از ما عکس بگیره فعلا که از خودش هم نمیزاره عکس بگیریم عکس از ما پیشکشش خیلی لذت بردم از عاشقانه هاتون....عشقتون پایدار دوستم
مهسا
پاسخ
مرسیییی مریم جونم اگه بدونی بدون تپو هرگز نمیخوابه از نوزادی بهش عادت داره فکر کنم موقع درس خوندن چایی خوردن از داییش یاد گرفته خیلی به کار همه با دقت نگاه میکنه قربون آیدین خوشگلم بشم که همه کاراش قشنگحتما میتونه تو این 6 ماه نویان خیلی تغییر کرد آیدین 3 ساله خوشگل ببوسش
محمدرهام ومامان سمانه
17 مهر 93 20:33
وای چه پست قشنگی چه عکسای تاب ومحشری به به خیلی خیلی لذت بردم مهسا جونم انشاله پدربزرگوارتون همیشه سلامت وشاد باشن وسایه شون بالای سرتون مستدام باشه قربون نویان عکاس وفیگوربده برم الهی
مهسا
پاسخ
ممنونم سمانه عزیزم
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 16:47
سلام چه پسر نازی این نویان جون یه ماچ محکم بگیر عوض ما خیلی دوست دارم باهاتون دوست بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
مهسا
پاسخ
مرسی عزیزم ما هم خوشحال میشیم دوستای خوبی مثل شما داشته باشیم
سولماز
28 مهر 93 0:38
سلام مهسا جون ممنون که امدیید به ماهم خیلی خوش گذشت جانم بااین چای خوردنش دوست خوبم همیشه شاد وسلامت در کنار خانوادهات باشی امیدوارم زود زود ببینیمتون
مهسا
پاسخ
سولماز عزیزم ممنونم از مهربونیهات فرشته های خوشگلت ببوس منم منتظر دیدن روی ماهتونم
mohammad_gh
17 آبان 93 11:39
خدا نگهش داره به منم سر بزنید
مامان پارمین
19 آبان 93 15:52
مبارک باشه عزیزم سه سال و نیمگی گل پسرت.ایشالا جشن 120 سالگیش.
مهسا
پاسخ
مامان زهره
4 اسفند 93 14:16
خیلی نازی خوشگلم همیشه شاد باشی
مهسا
پاسخ
مرسی عزیزم چشات خوشگل میبینه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نویان جون می باشد