46 و 47 ماهگی عسل مامان
عزیز مامان بازم کلی تاخیر اومدم ولی خوب اومدم دیگه ناراحت نشو خوشگلم خوشگلم هر چی که میگذره داری منطقی تر میشی و خیلی خوب حرفامون درک میکنی البته همیشه لجبازی چاشنیش هست ولی خوب خیلی تغییر کردی همش منتظر تولد اسفندیت هستی همش میپرسی چند روز دیگه مونده قربونت برم عشقم امسال میخوام تو مهد تولد بگیرم و تولد اصلیت بزارم تو عید خونه باباسهراب که پدربزرگ مادربزرگاتم باشن عزیزم البته سفارش تولد دزد دریایی دادی حالا ببینم چیکار میتونم برا عشقم بکنم تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد حالا سعی میکنم واست بگم اول از همه 46 ماهگی شما بود که ما بازم ساری بودیم و خونه باباسهراب واست یه کیکی گرفتیم و دور هم بودیم  ...
نویسنده :
مهسا
13:49