بدون عنوان
سلام خوشگل مامان نویانی اگه بدونی چقدر زبون دراوردی و حاضر جواب شدی کیف میکنم انقدر خوشگل حرف میزنی و مثل آدم بزرگا واسه خودت دلیل و منطق میاری فکر کن آرتین اومده بهم میگه مهسا جون چرا این بچت و مهدکودک میفرستی میگم خوب چیکار کنم میگه این با این هیکلش و حرف زدنش باید بره کلاس اول قربون این پسرخاله شیرین زبونم که انقدر میفهمه این هفته که گذشت یه اتفاق بد افتاد مریم جون خاله مامانی که متاسفانه بیماری دیابت داره به خاطر دیابت شدید و زخم پا دکترا شست پاش قطع کردن و شوک بزرگی برامون بود ولی هنوز این قصه تموم نشده و دکتر گفته باید تحت نظر باشه و از اونجایی که خونشون شمال این چند وقت مهمون ما هستن و شمام که عاشق مهمونی از این شلوغیا حسابی داری...
نویسنده :
مهسا
13:59